English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1149 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corn-rowing [grinning] U راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grinning [cornrowing] U [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
Other Matches
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
moult U [پودنما شدن فرش در اثر از دست دادن پرزها، ریزش الیاف از سطح فرش]
gig U ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
permanent mold U قرار می گیرند
unwarned exposed U یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
polypidom U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypary U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
pin compatible U تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
lengths U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
resisted U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
interword spacing U فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
click art U صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
access mechanism U دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
to strain at anything U در زیر فشارچیزی تقلاکردن زیاد در چیزی باریک شدن یاوسواس داشتن
drafting U [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
I shall not sign this contract in its present from (as it appears). U این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
road traffic U ترافیک جاده ترافیک خیابان
lionize U مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
shoulders U [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
lool U لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
predicates U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicating U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicate U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicated U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
swathe U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
swath U ردیف باریک راه باریک
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
mosfet U می گیرند
perpendecular U عمود
tate U عمود
perpendicular U عمود
perpendicular [to] <adj.> U عمود [بر]
normal U عمود
barbican U دو برج عمود
barbacan U دو برج عمود
normal vector U بردار عمود
vertically U بطور عمود
gas grooves U شیارهای گاز
brussels U دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
tate zuki U ضربه عمود مشت
athwart U عمود به خط میتنی قایق
stapling U عمود چهارپایه تخت
cross-banded U [روکشی با تارهای عمود]
stapled U عمود چهارپایه تخت
staple U عمود چهارپایه تخت
normal shock wave U موج ضربهای عمود
stave U شیارهای نازک چوب
sinuous U دارای شیارهای موجی
orthogonal mesh reinforcement U شبکه ارماتور عمود برهم
nadir U پای عمود نافر خط ندیر
abeam U امتداد عمود برمحور طولی
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
kettle holder U کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
raggle U یکی از شیارهای سنگتراشی ریزه
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
t position U حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
neotral position U وضع بدن عمود بر سطح مسیر
batardeau U [دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
This car can hold 6 persons comefortably. U دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
sector U تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sectors U تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
angle of incidence U زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
alizarin U ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
gyrus U لبه بهم چسبیده بین شیارهای مغز
gangplow U گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
planimeter U دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
contiguous U فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
rotor incidence U زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
traffics U ترافیک
traffic U ترافیک
trafficking U ترافیک
trafficked U ترافیک
inulin U ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
Wise men learn by other mens mistakes;fools by the. <proverb> U مردم عاقل از اشتباهات دیگران درس مى گیرند جاهلان از خطاهاى خود .
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
fragmentation U فایل ذخیره شده روی شیارهای نامتمادی دیسک سخت
distribute U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributing U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
through traffic U ترافیک ترانزیتی
telephone traffic U ترافیک تلفنی
high speed traffic U ترافیک سریع
frequency of calls U تراکم ترافیک
telephone traffic recorder U ثبات ترافیک
induced traffic U ترافیک القایی
traffic control U کنترل ترافیک
traffic induit U ترافیک القایی
traffic flow U کشش ترافیک
street traffic U ترافیک [جاده]
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
single lane [file] traffic U ترافیک تک خطی
telecommunication traffic U ترافیک ارتباطات
density of traffic U تراکم ترافیک
telecommunication traffic U ترافیک مخابرات
dense traffic U ترافیک سنگین
heavy traffic U ترافیک سنگین
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
interleave factor U نرخ شیارهای رد شده بین عملیات دستیابی روی دیسک سخت
track U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracked U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
cam ground piston U پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
deflection of vertical U اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
turning traffic U ترافیک پیچ دار
to divert [British E] / detour [American E] [the] traffic U منحرف کردن ترافیک
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
moving traffic U ترافیک در حال حرکت
commercial road traffic U ترافیک جاده تجاری
average daily traffic [ADT] U متوسط ترافیک روزانه
to bring traffic to a standstill U ترافیک را متوقف کردن
to block [hold up] (the) traffic U ترافیک را نگه داشتن
to obstruct [tie up] (the) traffic U مانع ترافیک شدن
The traffic is heavy. U ترافیک سنگین است.
There is heavy traffic. U ترافیک سنگین است.
rush-hour traffic U ساعت شلوغی ترافیک
ball printer U چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
multilayer U تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
to direct traffic through U ترافیک را از طریق...هدایت کردن
to regulate the traffic U [جریان] ترافیک را کنترل کرن
to regulate the flow of traffic U [جریان] ترافیک را کنترل کرن
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
half U مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
road capacity U کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
During the rush hours. درساعات شلوغی [پر رفت وآمد پر ترافیک]
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
abeam U یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
priority U ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities U ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
to open something to [the] traffic U چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
to be closed to [all] traffic U برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
air traffic control radar system U راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
stabling siding U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
through U بخاطر
pro U برای بخاطر
memorising U بخاطر سپردن
thru U بخاطر بواسطه
memorize U بخاطر سپردن
to have in remembrance U بخاطر داشتن
memorises U بخاطر سپردن
in his own name U بخاطر خودش
memorizes U بخاطر سپردن
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1pedal pamping
1اصلاح ترجمه
1How dare you sniff at me just because I'm poor?
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
1He has been publicly disgraced for offenses of which he was not guilty.
2تعریف فونتیک چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com